عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394
بازدید : 332
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : دو شنبه 28 ارديبهشت 1394
بازدید : 318
نویسنده : آوا فتوحی



:: برچسب‌ها: ملودی عشق , شیربازو , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 390
نویسنده : آوا فتوحی

 



:: برچسب‌ها: شبنم , آوا , شعر , هراس , وب , هنرمندان ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 421
نویسنده : آوا فتوحی

اینکه تمام عشقت را به کسی بدهی،

 

تضمینی بر این نیست که او هم همین کار را بکند.

 

گابریل گارسیا مارکز/عشق سال های وبا



:: برچسب‌ها: مارکز , گارسیا , عشق , قرن , دهه , وب , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 384
نویسنده : آوا فتوحی

ارزش انسان به داشته هایش نیست،

 

به چیزی است که آرزوی به دست آوردنش را دارد.



:: برچسب‌ها: جبران , خلیل , ارزش , انسان , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 305
نویسنده : آوا فتوحی

آنکه باورت دارد


یک قدم جلوتر از کسی است


که دوستت دارد …

 



:: برچسب‌ها: گوته , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 464
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 404
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 331
نویسنده : آوا فتوحی

 

هیچ وقت قرص هایی که حال آدم را خوب می کنند،

 

جای "خوب هایی" که دل آدم را قرص می کنند، نمی گیرند.

 

استاد عزت الله انتظامی



:: برچسب‌ها: عزت الله انتظامی , دارو , قرضدل , آدم , بازیگر , سینما , تئاتر , تلویزیون , ,
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 310
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : چهار شنبه 23 ارديبهشت 1394
بازدید : 357
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 438
نویسنده : آوا فتوحی

 به شعر حجم  رویایی که در دگردیسی شعر امروز نگاه عمیق به زبانیت زبان  وحجم وحرکت درابعاد داشت وچند شکلی ترین شعرهای معاصر را نوشت ودر زمینه تحولات شعر ایران وجهان ماه ها درهمان سالهای 1348و1349 و.. در برنامه شبانه رادیویی به بحث وتفسیر انواع شعر از جمله شعر صدا وشعر چند صدایی پرداخت  . به نمونه هایی از شعر  رویایی توجه کنید:

               با موجها  هجوم هجاها

               با سنگها تکلم کفها

               دریا زبان دیگر

              با نخوتی بزرگ صدا می کرد

                                                  از بی نهایتی که او بود

                                                  تا بی نهایتی که او بود

             دریای بی کنام

            با آبهای قهقهه    با اصطکاک ها

            پیکار سنگهای سیال        

            دیار من همه طول راه بود

            و طول بودم من

            و راه بودم

            و طول راه که قربانی دیارم بود                                                     

              وباد

          وقتی که به شاخه اشتباه می آموخت

          وقتی که پرنده درمیان باد

          گهواره ء اشتباه را میجنباند

          پرتاب میان دست های من

          پنهان می شد



:: برچسب‌ها: یدالله رویایی , پرنده , گهواره , دست , پیکار , موج , ,
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 418
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 416
نویسنده : آوا فتوحی

 

هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارست

هنوزم دیدن تو برام مثل عمر دوبارست

هنوزم وقتی میخندی دلم از شادی میلرزه

هنوزم با تو نشستن به همه دنیا می ارزه

اما افسوس تورو خواستن دیگه دیره دیگه دیره

اما افسوس با نخواستن دلم آروم نمیگیره نمیگیره

تا گلی از سر ایوون تو پژمرد و فروریخت

شبنمی غم زده از گوشه ی چشمای من اویخت

دوری بین من و تو دوری ماهی و دریاست

دوری بین من و تو دوری ماه و تماشاست

 

 



:: برچسب‌ها: ستاره , دریا , ماه , عمر , چشم , دنیا , ترانه , قدیم , گل , شبنم , ,
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 409
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 402
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 453
نویسنده : آوا فتوحی

به نظر شما چرا شعر امروز ایران خواننده ندارد آن هم شعری که میراثدار غنی ترین گنجینه ی شعری چهان است ؟

در عصر حاضر شعر در هیچ جای جهان خواننده زیاد ندارد چون محصول ذهن ودوران مدرن نیست و به جای آن رمان نشسته است در فرانسه تیراژ کتاب شعر به پانصد نسخه رسیده . اتفاقا تنها کشور وسرزمینی که شعر بیشترین خواننده وکتابهای شعر بیشترین فروش را دارد ایران است اما مشکل مایک مسئله عمده ملی و فرهنگی و زیستیست منظورم نبود عادت خرید ومطالعه کتاب در میان مردم ایران است . لطفا از خودتان سوال کنید در ماه نه در سال چند جلد کتاب می خرید و می خوانید؟ . متاسفانه حتی باسوادان جامعه ما هم عادت به خرید ومهمتر از آن مطالعه ندارند و برای همین هم است که در کشوری با جمعیت هفتاد میلیونی تیراژ کتاب بیشتر از دوهزار نسخه نیست .
در پایان اجازه بدهید از رمان هم بپرسم، رمان را چگونه تعریف می کنید.

رمان محصول دوران مدرن است بسیار متفاوت است با قصه و حکایت. اوج نهایت درک شعری به رمان می انجامدو همینطور اوج نهایت رمان به شعر می رسد .رمان بیانگر زندگی وهستی مردم هر منطقه وناحیه وفرهنگ است. در گذشته اگر به دلیل نبود امکان تکثیر بیشتر و چاپ ، بسیاری از حکایت ها و قصه ها واسطوره ها در شکل نظم ارائه می شد تا امکان به خاطر سپردن و حفظ آن باشد. آن داستان ویا حکات بسیار فشرده وارکان مشخصی داشت در همان ساختار است که ما با شکلهای تراژدی و حماسی بر خورد می کنیم ونوع شرح و بیان وروایت نیز بسیار متفاوت است ودر نهایت اگر بخواهد در شکل همگانی جلوه کنند مبدل به نمایشنامه و اپرا می شود و یا در سرود ها و بیان خیانگران جای می گیرد که در شکل آواز و خوانش خیناگری در هویت حماسی ایلیاد وادیسه و شاهنامه ، ذیگفرید و ادن ودمرول دیوانه سر وکوراوغلی را می بینید و در هویت عاشقانه ویس ورامین ،خسرو شیرین ، اصلی وکرم .رمئو وژولیت وغیره را اما از آغاز صنعتی شدن و دوران مدرن بیان ودانایی فرق می کند نیاز به تحلیل وتفسیر دنیا وبودن وشدن آدمی است و رمان این وظیفه را عهده دار می شود و در طول دوران نه چندان بلند عمرش بسیار متحول می شود وبرای همین است که اکنون در اروپا وغرب رمان بیشتر از شعر مورد توجه و اعتنا وخوانش است و فراتر از آن سرایش شعر وابسته به استعداد و ذات شاعری است. همه می توانند نظم وگاه شعرکی بگویند اما نمی توانند شاعر باشند. شعر دریک لحظه حادث می شود وبعد از آن شاعر آن را چون الماسی تراشیده تحویل می دهد اما رمان چنین نیست در رمان باید قبل از نوشتن در آن زندگی کنی با هر یک از پرسناژها هم ذاتی کنی و در لحظه به لحظه آن به سر بری و در بیان زمان ومکان ودوران وفرهنگ زندگی وچرایی شدن جریان های رمان تحقیق واطلاعات کافی کسب کنی وازتخیل نیرومند برای آفرینش بهرمند باشی و در نهایت ارکان ساختار رمان را بشناسی و بدانی پلات رمان چیست و زبان بکارگیری برای روایت چگونه و قهرمان رمانت دارای چه وجوه شخصیتی است ؟ وخیلی مسائل دیگر اما مهمترین مسئله در زبان و روایت نوع نوشتن و واژگان اختیاری است که آن حس نهفته در روایت را برساند.من در هنگام نوشتن در لحظه به لحظه رمانهای زیسته ام . شما اوج دگرگونی رمان معاصر ایران را در رمان متفاوت من ( دلباختگان بی نام شهر من) خواهید یافت و آن شدن دگرسان نوشتن و آفریدن و زندگی را در آن خواهید دید . امید که زودتر منتشر شود وشما آن را نقد کنید سپاسگزارم از لطف شما



:: برچسب‌ها: دکتر یورد شاهیان , دانشگاه , استاد , تهران , تبریز , شاعر , مترجم , نویسنده , منتقد , مصاحبه , روزنامه , ,
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 404
نویسنده : آوا فتوحی

 

 

 

كدام ايرانى مثل قهرمان هاى كليدر حرف مى زند؟
پرسش : اين كه مى گويند دولت آبادى وقتى كليدر را مى نوشت مرتب اشك مى ريخت ، آيا حالت درونى نداشته وقتى رمان را مى نوشته است ؟ حتا ديدم آقاى دولت آبادى در كتاب كليدر از جملات شاعران ايران خيلى استفاده مى كند و به نفع خودش مصادره به مطلوب مى كند . در مثل نيما مى گويد : ” مى تراود مهتاب ، مى درخشد شبتاب “ وقتى مى خواهد ” صبح “ را توصيف كند ، دولت آبادى مى گويد : ” صبح زلال چون آب گواراى چشمه ها از كرانه هاى خاور بر مى تراود و روشنايي نيلگون خود را بر زمين مى پاشاند “. او از شاعران معاصر ايران تصويرهاى فراوانى مى گيرد و وارد رمان مى كند .
كليدر به قول يدالله رويايى بيش تر از آن كه به شعر برسد تغذيه از شعر مى كند ؛ يعنى زبان شعر معاصر و تكنيك هاى زبانى كند اين عيب نيست . شاعران پيشرو را با كاربردهاى شخصى اش در رمان وارد مى كند و اين خود البته غنيمتى بر غناى قصه امروز است .

دولت آبادى طرز سخن خود را به طور كامل از گويش و نثر شعر شيوه ى خراسانى و شاعران خراسان برداست مى كند . حرف هايش بسيار احساساتى است مردم اين گونه سخن نمى گويند ، زبان و لحن شعر شاملو هم كلاسيك است ( به جز پريا و دخترهاى ننه دريا حرفه هاى گل محمد دولت دولت آبادى كليشه اى است و بسيار رسمى حرف مى زند . اين گونه گفتار و نوشتار در آثار شاعران و نويسندگان ديگر هم هست در مثل ” ابراهيم در آتش “ شاملو را بخوانيد مثل اين كه بيهقى و حافظ حرف مى زنند . مجتبى مينوى از وى مدرن تر حرف مى زند ، مقالات مجتبى مينوى كه در كتاب هفت گفتار آمده ، خطابى است و بسيار جذاب است . گاهى به پيروى از هدايت ، زمانى كه در باره ى شكسپير يا دانته صحبت مى كند ، عبارات جان دار عاميانه به كار مى برد . مثل اين كه با شما صحبت مى كند . من كه اگر يك جايزه كلان معين كنند ، حاضر نيستم بار ديگر كليدر را بخوانم هر وقت اين كتاب ها را باز مى كنم و جملات آن ها را مى خوانم مثل اين كه يك سطل آب سرد رويم مى ريزند. كناب ها و رمان هاى غرب را بخوانيد از جذابيت اصلاً نمى توانيد زمين بگذاريد.

من ، گيرايي و داستانى بودن صحنه هايي از كتاب ” كليدر “ را انكار نمى كنم و هم چنين حماسه سرايي اجتماعى بعضى از نويسندگان معاصر از جمله ياقوتى ، درويشيان ، احمد محمود را كه باورمند به رئاليسم و رئاليسم سوسياليستى بوده يا هستند كوچك نمى شمارم . اين هم سبكى است بين سبك هاى ادبى ديگر ولى با در نظر گرفتن جميع جهات دوران اين نوع سبك ادبى پايان گرفته است . به همين دليل خود اين نويسندگان از جمله احمد محمود و دولت آبادى دريافتند كه ادامه ى كار به همان صورت ممكن نيست . آن يكى با گرته بردارى از رمان ” مرشد و مارگريتا “ ى بولگانف .



:: برچسب‌ها: دست غیب , عبدالعلی , روزنامه , مجله , وب , سایت , داستان , شاملو , حافظ , ,
تاریخ : سه شنبه 15 ارديبهشت 1394
بازدید : 319
نویسنده : آوا فتوحی

در کتاب خاطرات نلسون ماندلا آمده:
فرق من و زندانبانم را میدانی؟
زمانی که پنجره کوچک سلولم را باز می کند،
او تاریکی و غم را میبیند.
و من روشنایی و امید را ...
دید شما بسیار مهم است
زیبا بنگرید..!!



:: برچسب‌ها: ali m st , ,
تاریخ : پنج شنبه 10 ارديبهشت 1394
بازدید : 376
نویسنده : آوا فتوحی

 

کاشکی میدانست
کاشکی میفهمید
حرفهایم را

همگی میشنوند

همه عالم دانست

راز این بلبل دربند قفس 

الا او

کاشکی میگفتند

قصه سرگردانی را

بادهای موسمی پاییزی

سنگفرش کوچه های هرروز

جاده های شب بیداری

آه که چقدر راه پیمایی !

کاشکی می گفتم

زوزه باد بهاری را

ببرد پیغامی

به بر دلداری .

ﮐﺎﺷﮑﯽ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯽ

ﯾﮏ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺳﺮ ﻣﻬﺮ

ﯾﺎ ﺑﻪ ﺩﺷﻨﺎﻣﯽ ﺳﺨﺖ

که برو دور شو از اطرافم که مرا میل به دیدارت نیست

که مرا طاقت آزارت نیست

ﺍﺯ ﺩﺭﺕ ﻣﯽ ﺭﺍﻧﺪﯼ .

ﮐﺎﺷﮑﯽ

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺳﺨﺖ ﻧﺒﻮﺩ

ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪ

ﻟﺤﻈﻪ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ .

ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﺪ

ﺩﻝ ﺑﯽ ﻓﺮﺟﺎﻣﻢ .

کاشکی می دیدی

شعر پرپر شده ام را

در دشت در کوه بر باد در رود

و چه زیبا گفت آن شاعر :

" کاهش جان من این شعر من است

آرزو می کردم

که تو خواننده شعرم باشی راستی !

شعر مرا میخوانی ؟!

نه دریغا ، هرگز " *



:: برچسب‌ها: حمید رضایی , ,
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 475
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 397
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 523
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 416
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 339
نویسنده : آوا فتوحی
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 357
نویسنده : آوا فتوحی

د.

3- توسعه پایدار و حقوق " توسعه پایدار " در گزارش 1986 برونتلند تحت عنوان "چشم انداز آینده مشترک ما " احیاء شد. با این حال به عنوان یک مفهوم، بدون به مخاطره انداختن توانایی های نسل آینده برای رفع نیازهای خود " و همچنین تعادل اساسی بین توسعه اقتصادی و اجتماعی وملاحظات محیط زیستی ، از جمله ریشه کن کردن فقر و حفاظت از منابع طبیعی است. اهمیت رو به رشد این مفهوم به عنوان یک چارچوب کلیدی در قالب مسائل جهانی ، به خصوص نگهداری از سلامت اکوسیستم های زمین، مد نظر است .همچنین در سند ریو +20 به دو موضوع بسیار مهم تحت عناوین "اقتصاد سبز" و چارچوب نهادی برای توسعه پایدار اشاره شده است. ریو +20 چهره ای از مفهوم و اهمیت گسترده ای از توسعه پایدار را در بسیاری از بخش ها و سطوح دولت، کسب و کار خصوصی و جامعه مدنی ارائه کرده که در این راستا نه تنها اقدامات دولت بلکه نوآوری های سازمانی جامعه مدنی مانند کشاورزان، گروه های زنان، جامعه علمی، مردم بومی و بسیاری دیگر به نمایش گذاشته شده است. ریو +20 نشان داد که پروژه های خلاق نه تنها در خصوص حفاظت از منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست، بلکه برای کمک به کاهش فقر، ایجاد شغل، و رشد اقتصاد است. در سطح ملی در ایالات متحده، مفهوم توسعه پایدار در سطوح مختلف مورد توجه، مقامات بوده است.کتاب سبز بیانگر اصول پایداری برای هدایت کار سازمان حفاظت محیط زیست است. در این راستا 9 مورد وجود دارد (1)حفاظت محیط زیست(2) رویکرد پیشگیرانه، (3) عدالت بین نسلی، (4) هزینه های جهانی محیط زیستی (5) مشارکت همه شهروندان (6) بازسازی، (7) جایگزینی، (8) جذب و (9) اجتناب از برگشت ناپذیری. این نظر در حال انجام باقی مانده است.

۴-ظهور جهان در حال توسعه رشد سریع اقتصادی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه نه تنها توسعه استاندارد های زندگی بلکه اثرات زیست محیطی را افزایش داده است . اکثر نمونه های برجسته از روند اقتصادهای در حال ظهور در شرق آسیا و جنوب امریکا بوده است که در آن سطح زندگی قابل مقایسه با شمال امریکا، غرب اروپا و ژاپن نیست . کشورهایی مانند چین و هند علیرغم در مدار رشد بودن، هنوز به خاطر اندازه جمعیت زیاد آنها دچار خلل های جهانی محیط زیستی هستند و در این راستا همکاری های بین المللی محیط زیستی و دیپلماسی محیط زیست راهگشای بسیاری از مخاطرات موجود در این سطح است . در گذشته، کاهش فقر و دیگر نیازهای اجتماعی این کشورها ساخته الویت کار بوده و اولویت بندی کنترل آلودگی و سایر مسائل محیط زیستی تحت تاثیر بیش از اندازه رشد اقتصادی قرار داشته است. علاوه بر این، مفهوم "مسئولیت مشترک اما متفاوت" کشورها تحت اعلامیه ریو در اصل 7 که بر اساس "کمک های مختلف جهانی به جلوگیری از تخریب محیط زیست، "بوده یک بحث کلیدی و مهم بوده که کشورها دقت نظر چندانی نداشته اما کم کم نظرها را به خود جلب نموده است .در این راستا کشورهای صنعتی مسئولیت اصلی پرداختن به مشکلات محیط زیستی را بایستی داشته باشد. با این حال، به نظر می رسد شکی نیست که در نهایت باید مشارکت فعال در جنوب برای حل مشکل زیست محیطی بوجود آید که این مهم در چارچوب همکاری های بین المللی در مورد مسائل محیط زیستی اثر بخش خواهد بود.

5-نهادهای محیط زیستی، سازکارهای حاکمیتی و حاکمیت قانون ظهور قوانین محیط زیست جهانی و همچنین گسترش معاهدات زیست محیطی و قوانین در سطح ملی و محلی به یک گلوگاه مهم در طراحی و توسعه سیستم های موثر برای حفاظت از محیط زیست تبدیل شده است. در این راستا قوانین حقوقی و استانداردهای زیست محیطی عناصر ضروری هستند، اما کافی برای چنین سیستم هایی نیست. به عبارت دیگر، سیستم های موفق در سطوح بین المللی، ملی و محلی نیازمند قواعد حقوقی خوب طراحی شده و استاندارد و همچنین نظارت موثر با امعان نظر به مکانیسم ها است. در سطح بین المللی، بحث از حاکمیت افزایش یافته و موثر در چارچوب های داخلی و روابط خارجی چند جانبه حول محور موافقت نامه های زیست محیطی، سازمان ملل متحد، به ویژه برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد و سازمان های تخصصی دیگر از سازمان ملل متحد، و همچنین سازمان های چند جانبه وابسته از جمله سازمان تجارت جهانی است. در این راستا فراهم کردن دسترسی به حل اختلافات منصفانه و پاسخگو، و اطلاعات زیست محیطی دردسترس عموم اهمیت دارد . حاکمیت موثر ملی و بین المللی به طور فزاینده ای در کنفرانس های بین المللی مانند ریو +20 به رسمیت شناخته شده است . همزمان کنگره جهانی عدالت، حکومت و قانون برای محیط زیست توسعه پایدار نیز فعالیت بسزائی داشته است .از همه مهمتر تلاش برای تقویت محیط زیست با امعان نظر به حاکمیت قانون و سازکارهای بین المللی با توجه به حقوق توسعه بین المللی صورت می پذیرد . در نهایت، تقویت نهادهای زیست محیطی به نفع محیط زیست و سلامت عمومی است.



:: برچسب‌ها: محیط زیست , آب , هوا , بین الملل , قانون , سیشتم , حقوق , آمریکا , دولت , ملی , اتحادیه , کنفرانس , ,
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 363
نویسنده : آوا فتوحی

 

جرج برنارد شاو در خانواده اى پروتستان در دابلين در ١٨٦٥ به دنيا آمد و در سال ١٩٥٠ در گذشت ، در جوانى براى يافتن كار به لندن آمد و چند رمان به شيوه رمان هاى قرن نوزدهم نوشت كه چنگى به دل نمى زد پس به كار نوشتن انتقاد كتاب، نقاشى ، موسيقى و بعد درام روى آورد و مشهور شد. در همان زمان به كار مبارزه ى سياسى در جناح سوسياليست هاى انگليس ( فابين ها) روى آورد و به زودى يكى از رهبران عمده ى اين جنبش شد و در مقام بيانيه نويس، جزوه نويس و سخنور، اقتصاددان جدى و فيلسوف به شهرت رسيد و مقاله هاى عمده اى در باره ى موسيقى واگنر و درام هاى ايبسن نگاشت. در ١٨٩٢ در مقام درام نويس نظر همگان را به خود كشيد و درام هاى او به طور وسيعى در انگلستان و آمريكا چاپ مى شد و به اجرا در مى آمد. در ١٩٢٥ جائزه ى ادبى نوبل به او تعلق گرفت و او اين جائزه را علامت سپاسگزارى آكادمى سوئد دانست در زمينه ى آسايش مردم به دليل اين كه وى در اين سال درامى ننوشته است ! و سپس از گرفتن اين جايزه سر باز زد چرا كه ” مبلغ اين جائزه كمربند نجات غريقى است افكنده شده به سوى شناگرى كه هم اكنون ايمن و سالم به ساحل رسيده است“ و اين يادآور جمله اى است در نامه اى كه دكتر جانسن به ” چسترفيلد“ نوشته :” سرورم ! حامى هنر كسى نيست كه به دست و پا زدن و تلاش هاى شناگرى براى نجات از مرگ در دريا... با خونسردى و بى اعتنائى كامل نگاه مى كند و بعد پس از اين كه شناگر در تلاش بين مرگ و زندگانى به ساحل رسيد ، دست او را بگيرد و بگويد: مى بينى چه قدر به تو كمك كردم ؟ “ شاو سپس اشاره مى كند كه ” مبلغ جائزه مى توانست به مبادله و ادراك ادبيات و هنر بين سوئد و جزيره ى انگلستان كمك كند و آن را تشويق و تأييد كند. زمانى كه معلوم شد، شاو جائزه را نپذيرفته عده ى زيادى به ويژه آمريكائى ها به او نامه نوشتند كه اكنون كه شاو اين همه ثروت دارد، مى تواند مبالغى دلار به ايشان قرض بدهد. مبلغ جائزه مدتى پا در هوا بود و شاو مى گفت : من مى توانم گناه مهندس نوبل را در اختراع ديناميت ببخشم اما فقط ديوى آدمى شكل مى توانست جائزه ى ادبى نوبل را خلق كند ... سر انجام شاو مبلغ جائزه را پذيرفت و مبالغى از آن را بين دوستان آمريكائى اش تقسيم كرد و بقيه را در اختيار مؤسسه ى كمك ادبى سوئد- انگلستان قرار داد.
ماجراهاى زندگانى و كارهاى ادبى و هنرى و سياسى ” شاو“ بسيار هيجان انگيز و در خور توجه است . او صلح جو و طرفدار ناتوانان و كارگران بود . سبزى خوار بود، نقدهاى تندى در باره ى ساخته ى موسيقى دان ها و نويسندگان مى نوشت . نامه هاى شورانگيزى به آلن ترى اكتوريس زيبا و هنرمند انگليسى مى فرستاد كه بعدها به چاپ رسيد. سهم انقلابى و عمده اى در تحول تأتر انگليس داشت . شاو از مدافعان سر سخت آثار ايبسن بود و سبب شد كه آثار نمايشنامه نويس نروژى در انگلستان به روى صحنه بيايد. خود او نيز همراه با چخوف ، ايبسن، استريندبرگ و يوجين اونيل از بنياد گذاران درام مدرن است .
اما داستان دلبستگى شاو به درام و نمايشنامه نويسى و سياست و نسبت به آلن ترى اكتوريس بزرگ همزمان او ماجرائى است كه در اروپا همه از آن آگاه بودند و خود او نيز به اين ماجراها دامن مى زد . آلن ترى نيز ” شاو“ را بسيار دوست مى داشت و در همان زمان شايعاتى درباره ى اين دو ، در لندن بر سر زبان ها بود . اما ” شاو“ در باره ى روابط خود با زنان به احساس همدردى و شفقت انسانى اشاره مى كرد و اساساً باور داشت : مرد مبارز سوسياليست بايد به اندازه ى كافى هشيار و گوش به زنگ باشد تا در عمل ، هفته اى دو يا سه شب را در سخنرانى يا مباحثه ى سياسى و هنرى بگذراند يا اخبار سياسىى و اجتماعى راحتى از مبتذل ترين و نامربوط ترين راه به دست آورد، به تأتر برود، برقصد، باده نوشى كند و گاهى با دلبرى به عشرت بنشيند ... البته در صورتى كه بخواهد در واقع يك مبلغ سياسى واقعى بشود.
اين سخن شاو به اندازه اى كافى ماجراى روابط او را با زنان توضيح خواهد داد. اين روابط در زندگانى او اهميت اساسى نداشت و تعديل مى شد به وسيله ى اين واقعيت كه وى آن ها در هنر خود به روى صحنه مى آورد و اهميت بنيادى به آن ها مى داد . اين تو ضيح حكايت دارداز اين كه روابط با زنان بيشتر به تخيلات او مرتبط مى شد تا به نياز هاى جسمى او. از كودكى به بعد زنان زيبائى را به رؤيا مى ديد در واقع پريان دلفريبى را اما رگه اى از مشكل پسندى در باره ى زنان در او موجود بود كه مانع از اين مى شد آرمان روح را به كدورت تمنيات جسمى بيالايد. او حتى در زمينه نيازهاى جسم و جنس به روح يا جانى يا فرد بى نشانى در باره ى تمنيات خود مى رسيد كه حكايت داشت از آرزوى او به بر كشيدن تجربه ى جسمى به والاترين سطح خيال . ” شاو“ روزى به سيسل چسترتون - كه به وى مى گفت آيا وى در عمل پارسا پيشه است و بستگى هاى جسم و جان ناپاك و زيان بار مى داند ؟ پاسخ منفى داد.
البته ” شاو“ چنين شخصى نبود و به استهزا مى گفت ” آنچه مردم عشق مى نامند ناممكن است جز به صورت مزاح كه در اين صورت يكى از طرفين دوست داشتن بى گمان به جد خواهد گرويد)، مزاحى بين دو بيگانه كه بر حسب تصادف در كلبه يا راهى جنگلى با يكديگر مصادف شده باشند.
بارى ” شاو“ مى گفت : پيوند من با آلن ترى عشقى رضايت بخش بود . هر وقت كه مى خواستم او را مى ديدم اما نمى خواستم چنين پيوند شاد كننده اى را تيره و بغرنج سازم . او پنج شوهر كرد و از همه ى آن ها خسته شده بود اما هرگز از پيوند دوستى با من به ستوه نيامد . من آلن ترى هنرپيشه را عاشق بودم نه آلن ترى كه زن بود . زمانى كه روى صحنه مى رفت و بازى مى كرد دوست اش مى داشتم .
” شاو“ بدين گونه با نيروى خيال والايش به شيوه ى فو ق العاده اى نسبت به زيبائى و جذابيت زنانه حساس بود ، به ويژه زمانى كه آن ها با وساطت هنر به او پيوند مى يافتند . او زمانى نيز عاشق رقاصه ى هنرمند اورليا پرتولدى شد و در باره ى او گفت : ” سراپا عاشق او بودم البته زمانى كه روى صحنه مى رقصيد اما خارج از صحنه كه بود دريافتم كه با او كارى نمى توانم داشته باشم.“



:: برچسب‌ها: برنارد شاو , مرگ , دریا , لندن , خانواده , مبارزه , جایزه اذبی نوبل , ,
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 310
نویسنده : آوا فتوحی

کجای لحظه هامی تو
که هر جارو بگی گشتم
به جای زندگی کردن
پی دیوونگی گشتم ، پی دیوونگی گشتم

 ♫♫♫

نگو دل کندن آسونه
که من اصلا نمیتونم
اگه حالم رو میپپرسی
جوابش رو نمیدونم ، جوابش رو نمیدونم

کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستی
یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستی
پای حرفات وایمیستی..

تو هر جارو بگی گشتم که شاید باز پیدا شی
به عشقت زنده موندم کاش هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی

 ♫♫♫

من از وقتی گمت کردم شب و روزم زمستونه
هوای هر جا صاف باشه هوای خونه بارونه
هوای خونه بارونه

من از وقتی گمت کردم تمام رویاهام گم شد
تو چی میدونی از اونی که قصش حرف مردم شد
که قصش حرف مردم شد

 ♫♫♫

کجای زندگیمی تو که من میگردم و نیستی
یه روزی مطمئن بودم پای حرفات وایمیستی
پای حرفات وایمیستی..
تو هر جارو بگی گشتم که شاید باز پیدا شی
به عشقت زنده موندم کاش هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی
هنوزم عاشقم باشی …



:: برچسب‌ها: شادمهر عقیلی , ,
تاریخ : سه شنبه 1 ارديبهشت 1394
بازدید : 357
نویسنده : آوا فتوحی
اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com