دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر (می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش)2 کاشکی دلم رسوا بشـه ، دریا بشـه ، این دو چشـم پر آبــم روزی که بختم وا بشه ، پیدا مبشه ، اون که اومدبه خوابم شهزاده ی رویـــــای من شایــــد تویــی اون کس که شب در خواب من آید تویی...آه........... از خــواب شیـرین ، ناگـه پریــدم ،دیگر نذیذم او را کنارم بخد جانم رسیده ، از غصه بر لب ،هر روز و هر شب ، در انتظارم به خـدا دیدم تو خواب وقت سحـر شهزاده ای زریــن کمــــر نشستـه رو اســـب سفیـــد می اومـد از کوه و کمــــر
شعر "تنهایی محض" از شاعر "بابک شهبازی" این جام پر از بوی نفست مانده بر کنار میز و مدام ذهن لحظه ها را پر از مستی و اندوه و گریه می کند
شب سراسر ِ خاطره را بلعیده و نگاه روشن تو خیال ِ شفاف و محض ِ تنهایی است نگاه روشن تو
شب حالا یکسر رفت و آمد ترانه و ترانه است کلمه ها هر گوشه ی اتاق نگاهم می کنند و من جایی ندارم برای پنهان شدن برای گریختن از گفتگو!
دلم می خواهد برایت دوباره جام را پُر کنم همین. دلم فقط همین را می خواهد
خستگی آرزوی آزادی خستگی فلسفه و آن دروغ هایی که تمام حقیقت های ساده را اسید وار سوزاندند دروغ هایی که چشم دیدن ِزندگی را ندارند و وعده های بزرگشان کوچکترین بهانه های زیستن را مسلول می کند دیگر هیچ قله ی بلندی را فتح نمی کنند
چه کوچک بودم که به وعده ای رنگین تو را از کنارم بُردند چه کوچک بودم که هیچ را لمس می کردم و لذت می بُردم و تمام حرف های شوهران ِشاهدُخت های غمگین را پذیرفتم و اوهام ها را با هجوم و تصاحب قبله ام کرده اند! چه کوچک بودم و تو می دانستی کوچک بودم.
دلم می خواهد برایت دوباره جام را پُر کنم همین و همین
و باز این بوی نَفست که حالا سرد و تلخ ِ تلخ است چهره ی بی حالتم را منقبض کند و باز این بوی نفست که حالا تلخ ِتلخ است ذره های کوچک تنهای ام را نوازش کند ذره های کوچک ِ تنهایی محض را.
"قطعه" شعری است که معمولاً مصراع های اولین بیت آن هم قافیه نیستند ولی مصراع دوم تمام
ادبیات آن هم قافیه اند. طول قطعه دو بیت یا بیشتر است.
......................الف///////// ...................... ب ...................... ج ////////// ...................... ب ...................... د ////////// ...................... ب
قطعه را بیشتر در بیان مطالب اخلاقی و تعلیمی و مناظره و نامه نگاری بکار می برند.
قدیمی ترین قطعه ها مربوط به ابن یمین است و از بین شاعران معاصر پروین
اعتصامی نیز بیشتر اشعارش را درقالب قطعه سروده است.
پروین اعتصامی مناظره های زیادی در قالب قطعه دارد از قبیل مناظره نخ و سوزن، سیر و پیاز و ......
شکل تصویری قطعه به شکل زیر است:
علت اسم گذاری قطعه این است که شعری با قالب قطعه مانند آن است که از وسط یک
قصیده برداشته شده باشدو در واقع قطعه ای از یک قصیده است.
نشنیده ای که زیر چناری کدوبنی ----- بررست و بردمید بر او بر، به روز بیست
پرسیدازچنار که توچند روزه ای؟ ----- گفتا چنار سال مرا بیشتر ز سی است
خندید پس بدو که من از تو به بیست روز ----- برتر شدم بگوی که این کاهلیت چیست؟
او را چنارگفت که امروز ای کدو ----- باتو مراهنوز نه هنگام داوری است
فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان ----- آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست!!!