عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : چهار شنبه 3 تير 1394
بازدید : 639
نویسنده : آوا فتوحی

 

داستان موسیقی ایران، داستانی است پر از فراز و نشیب و در این میان آنچه ما را به مبدا پیدایش این هنر نزدیك می‌كند كشف نی‌های استخوانی مربوط به هزاره‌های قبل از میلاد است كه در نوع خود ابتدایی‌ترین و اولین نمونه‌های سازهای موسیقی محسوب شود، شادروان حسن مشحون معتقد است، از زمانی كه بشر توانست انفعالات درونی خود را به وسیله‌ صدا نمایش دهد و وزن را از صداهای منظم و مختلف طبیعت به دست آورد، موسیقی را به وجود آورد زیرا جهان پر از اصوات است و عالم خلقت بر توازن و انتظام استوار است.
چون تشخیص موزون از غیر موزون در طبیعت بشر است ، و هر چیز موزون مطابق طبع انسان است . آواز ، رقص ، شعر كه هر سه موزونند و مورد پسند بشر ؛ از همان دوران قدیم به صورت آداب و رسوم جزو زندگی ملل دنیا درآمدند ؛ با پیشرفت تمدن و با اختراع آلات و ادوات موسیقی بشر از نواهایی كه در ذهنش حالت دلپذیر ایجاد می كرد تقلید نمود و با سرودهای مذهبی به نیایش رب النوع ها پرداخت و موسیقی را ركن اصلی دین قرار داد و از رقص و آوازهای ضربی و غیر ضربی در جشن و سرور و مراسم مذهبی خود استفاده نمود. پس ریشه موسیقی به عهد كهن ارتباط دارد، موسیقی صوتی با سخن به وجود آمده است و در واقع همان روزی كه انسان توانست برای نخستین بار خوشی‌ها و رنج‌های خود را با صدا نمایش دهد، مبدا موسیقی است.

سرگذشت هنر ایران از جمله موسیقی آن را می توان به دو بخش تقسیم كرد :

دوره نخست : از آمدن نژاد آریایی به سرزمین ایران تا پایان دوره ساسانی



:: موضوعات مرتبط: مطالب موسیقی , ,
:: برچسب‌ها: شجریان , شهیدی , موسیقی , آهنگ , اساتید , ایران , رادیو , تلویزیون , باربد , جامعه , گلها , ارکستر , ملی , ساسانی , آریایی , کهن , عهد , جهان , اصوات , ,
تاریخ : شنبه 23 خرداد 1394
بازدید : 496
نویسنده : آوا فتوحی

محمدرضا شجریان در «شب عبدالوهاب شهیدی» گفت: شهیدی یک اعتبار و یک منش انسانی و بزرگوارانه در موسیقی ما است. هرجا شهیدی بود، بالاترین عنوان هنر را داشت. چه در جشن‌ها، چه در گلها و چه در حضور مردم، من همیشه پشت سر این نازنین، خودم را پنهان می‌کردم و از او یاد می‌گرفتم که رفتار هنری باید چگونه باشد.

با «سایه‌»ی عزیز بارها و بارها درباره‌ی این بزرگمرد صحبت کردیم و سایه چقدر با عشق و احترام از عبدالوهاب شهیدی یاد می‌کرد. یک احترامی بین ما برقرار بود که کسی متوجه آن نمی‌شد؛ اما وجود داشت و وجود دارد. از وقتی که من در رادیو بودم، مخصوصا از زمانی که جناب سایه به آنجا تشریف آوردند و برنامه‌ی گلهای تازه و گلچین هفته را تهیه کردند، همیشه سایه به سایه در کنار ایشان بودم، چه با گروه استاد بزرگوار فرامرز پایور که حق بزرگی به گردن من دارد و چه در کنار محمدرضا لطفی و گروه شیدا، ارکستر گلها، جناب فخرالدینی و دیگر گروه‌هایی که در رادیو بودیم.

خوب یادم هست که جشن هنرها همیشه شب اول با صدای عبدالوهاب شهیدی و گروه استاد پایور آغاز می‌شد و ما آنجا نظاره‌گر بودیم و از هنرهای این بزرگمرد استفاده می‌کردیم. موقعی که به‌تازگی کار را در خدمت آقای مهرتاش شروع کرده بودم، ایشان با احترام بسیار از عبدالوهاب شهیدی یاد می‌کرد و عشق و علاقه‌ی شدیدی بین ایشان و آقای شهیدی بود.

جناب مهرتاش می‌گفت که شهیدی اعتبار سازمان هنری‌شان «جامعه باربد» است. استاد مهرتاش، با پشتکار و عشق به این جامعه توجه داشت. تئاتر و موسیقی در آنجا ارائه و تدریس می‌شد و ایشان بارها و بارها از آقای شهیدی با خاطرات خوب یاد می‌کردند.

باید دعا کنیم سایه‌ی شهیدی بر سر ما بماند،  با عرض احترام نسبت به این پیشکسوت بزرگ و پیر دیر ما که سایه‌شان بر سر ما هست و باید دعا کنیم که همیشه بر سر ما بماند و سایه‌ی نازنین که حق بزرگی بر گردن موسیقی و شعر ما دارند و چه روزگارانی که ما با هم داشتیم و داریم، مخصوصا وقتی من، مرحوم لطفی و جناب سایه سه نفری در کنار هم بودیم و آن دوران، اتفاقات خوبی می‌افتاد. جای لطفی خیلی در اینجا خالی است. یادش بخیر. چه زود رفت و باور نمی‌کردیم که لطفی آنقدر زود ما را ترک می‌کند  می‌رود.

 امیدواریم عزیزانی که هستند سایه‌شان به سر ما باشد. استاد هوشنگ ظریف، هنرمند محجوب و با حیایی که کمتر صحبت می‌کند و وقتی که دست به ساز می‌برد حرف دلش را می‌زند و حسن ناهید هم در این مراسم هستند. ما همه خاطراتی با هم داشتیم. خاطراتی مشترک با عبدالوهاب شهیدی. ما همه در کنار هم بودیم. امیدوارم این ارتباطات دوباره باشد؛ این استادان و بزرگان سایه‌شان بر سر هنرمندان امروز باشد و هنرمندان امروز هم قدر این بزرگان را بدانند.

شجریان در پایان سخنانش خطاب به مدیرمسوول مجله‌ی «بخارا» گفت:از علی دهباشی عزیز تشکر می‌کنم که می‌دانم سال‌ها است با دست خالی بخارا را نگه داشته است. یادم هست که هیچ بودجه‌ای نداشت و این مرد با پشتکار ادامه داد و تا الان بخارا را نگه داشته است و بزرگان را دوباره به جامعه یادآور می‌شود. او برنامه‌های ارزنده‌ای برگزار می‌کند و امیدوارم تنش همیشه سالم باشد.

 



:: برچسب‌ها: شجریان , شهیدی , موسیقی , آهنگ , اساتید , ایران , رادیو , تلویزیون , باربد , جامعه , گلها , ارکستر , ملی , ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com