عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 4 شهريور 1392
بازدید : 938
نویسنده : آوا فتوحی

 

"ماموستا شیرکو بی کس" از شاعران بزرگ کرد که به عنوان»امپراتور شعر دنیا« لقب داشت، اودر سن 71 سالگی درگذشت.
شعری از ایشان که برای حلبچه سروده بود را باهم میخوانیم.
یادش گرامی...
*******
پس از مرگ حلبچه
شكایتنامهای بلند به خدا نوشتم
قبل از هر كسی
پیش درختی خواندمش
درخت گریست!
در كنار او پرندهای پستچی
گفت:
اما چه كسی نامهات را میرساند؟
روی من حساب نكن
من به عرش خدا نمیرسم!
شباهنگام
فرشتهی سیهپوشِ شعرم
گفت: غم مخور
من میبرمش تا كهكشان
اما قول نمیدهم
او تحویلش بگیرد
تو خود میدانی
كه خداوند بزرگ را
چه كس میبیند؟
گفتم: سپاسگزارم … پرواز كن!
فرشتهی الهام
شكایتنامه را با خود برد و پرید…
فردا كه بازگشت
مسئول درجه چهارِ دفترِ خدا
»عبید« نامی
زیر همان شكایتنامه
با زبان عربی نوشته بود:
اَبله!
به عربی ترجمهاش كن
اینجا كسی كُردی نمیفهمد و
به خدایش نمیرسانیم!



:: موضوعات مرتبط: شاعران خارجی ونویسندگان وموسیقیدانان , ,
:: برچسب‌ها: ماموستا , شاعر , ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com