عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 17 آذر 1392
بازدید : 624
نویسنده : آوا فتوحی

 

حاج ملا محمد مهدی بن ابی‏ذر فاضل نراقی (م 1209 ه.ق) معروف به «محقق نراقی‏» کنار فرزندش ملا احمد نراقی در نجف اشرف مدفون است. این دو به فاضلین نراقی معروف اند. او بیشتر دوران تحصیلش را در اصفهان گذراند. همچنین به نجف و کربلا رفت و در آنجا تحصیل کرد. او بعد از بازگشت به ایران در کاشان اقامت کرد و «به برکت وجود شریفش، آن شهر، دار العلم و دار التحصیل و مجمع علما گردیده است.

محمدتقی شیخ شوشتری، فرزند شیخ محمدکاظم، که نتیجه ی شیخ جعفر شوشتری است، به سال ۱۳۲۰ ه‍.ق.(۱۲۸۱ ه‍.ش.) در نجف تولد یافت. پدرش اهل شوشتر و مادرش اهل کرمان بود. از خاندانی فرهیخته، دانشمند و اهل علم و فضل است، و پدران او سابقه مبارزاتی بر علیه رژیم‌های ستمگر داشته‌اند، تا حدی که پدر او و نیز پدربزرگ او (فرزند شیخ جعفر شوشتری) به خاطر مخالفت و سخنرانی علیه رضاشاه تبعید شده بودند. لازم به ذکر است که اصالت خانواده پدری شیخ شوشتری به دزفول بر می گردد و ایشان از خاندان «حاجی شیخ» که در حال حاضر نیز در دزفول سکونت دارند بر می گردد و طبق گفته ها پدر شیخ جعفر بدلیل اینکه مورد حسد بعضی از روحانیون قرار میگیرد برای جلوگیری از آسیب های احتمالی به شوشتر مهاجرت می کند.

وی در مکتب، قرآن و خواندن و نوشتن و خط ترسل را فرا گرفت، و در هفت سالگی به شوشتر بازگشت، و چیزی نگذشت که مادرش دار فانی را وداع گفت. بعد از فوت مادر، سطح را نزد ، سید محمد علی امام و -که اغلب از شاگردان پدرش بودند- گذراند، و پس از آن نیز با آموزش‌های استادانی نظیر و و پدر خود، در سن شانزده یا هفده سالگی به درجه اجتهاد نایل شد. وی با توجه به نبوغ و ذکاوت فراوانی که داشت، بسیاری از کتاب‌هایش را بدون استاد مطالعه می‌نمود: یعنی ابتدای هر کتابی را از استادان فرا می‌گرفت، و بقیه اش را خود مطالعه می‌کرد، و به خوبی آن‌را فرا می‌گرفت.

بعد از سال ۱۳۵۴ ه‍.ق.(۱۳۱۴ ه‍.ش.) به دلیل قانون کشف حجاب به همراه از شوشتر به عتبات هجرت کرد، و در حوزه‌های علمیه کربلا و سپس نجف به کسب علوم و معارف اسلامی ادامه داد، و در همان جا بود که به حلقه درس شیخ آقا بزرگ تهرانی پیوست و از وی اجازه روایت دریافت کرد. او در آنجا اقدام به تالیف کتاب ارزشمند نمود و موفق به کسب اجازه از شیخ آقا بزرگ تهرانی گردید. او به سال ۱۳۶۰ ه‍‍.ق.(۱۳۲۰ ه‍.ش.) پس از سپری شدن دوران رضاشاه به شوشتر مراجعت کرد و ضمن تدریس علوم اسلامی، به تحقیقات خود نیز ادامه داد، و سرانجام در بیست و نهم اردیبهشت سال ۱۳۷۴ هجری شمسی (۱۹ ذی الحجه سال ۱۴۱۶ هجری قمری) در ۹۶ سالگی در شوشتر دار فانی را وداع گفت. شهرت وی به حدی بود که استادش شیخ آقا بزرگ تهرانی در دو جلد از کتاب الذریعه نام او را آورده، و دوازده عنوان از آثارش را یاد نموده‌است. اکنون منزل شخصی‌اش، وقف کتابخانه آستان قدس رضوی است

غلام‌حسین مصاحب در سال ۱۲۸۹ در تهران در خانواده‌ای اهل علم و ادب به دنیا آمد. خاندان مصاحب در نایین از دوران صفویه به این سو شناخته‌شده هستند و چند تن رجال ادب و هنر از این خاندان برخاسته‌اند، از جمله ملا مصاحب که در عصر شاه عباس شاعری بنام بود.[۲] پدربزرگ او، میرزا غلامعلی، خوشنویس، پدرش طبیب و مادرش شاعر بود. وی ۴ خواهر و برادر داشت.

بعد از انجام تحصیلات مقدماتی وارد دارالمعلمین شد و دورهٔ آن را به پایان رساند و سپس در دارالمعلمین عالی ثبت نام کرد و در رشتهٔ ریاضیات فارغ‏التحصیل شد. از آن زمان به خدمت وزارت معارف درآمد، و همچنان تحصیلات خود را در علوم قدیم و فلسفه ادامه داد، و علاوه بر ریاضیات، زبانهای عربی و فرانسوی و انگلیسی را نیز در حد عالی فرا گرفت، و با زبانهای روسی و آلمانی نیز آشنایی یافت. در سال ۱۳۰۹ «مجلهٔ ریاضیات مقدماتی و عالی» را تأسیس کرد و یازده شماره از آن را منتشر نمود. از همان سال‌ها به تألیف کتاب‌های درسی برای دبیرستان‌ها پرداخت. در سال ۱۳۱۶ ازدواج کرد، و برای ادامهٔ تحصیل به فرانسه رفت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۲۰ تدریس در دانشسرای عالی را آغاز کرد. از ابتدای سال ۱۳۲۲ روزنامهٔ برق را انتشار داد که به دلیل مخالفت‌های شدید با دولت‌های وقت و پس از چند بار توقیف از انتشار بازماند.

در سال ۱۳۲۴ برای تکمیل تحصیلات به انگلستان رفت و در سال ۱۳۲۷ به اخذ درجه دکتری در ریاضیات از دانشگاه کمبریج نایل آمد و در همین سال به عضویت انجمن ریاضی‌دانان انگلیس و انجمن فلسفهٔ کیمبریج نیز درآمد.[۳] در انگلستان شاگرد خاص برتراند راسل، ریاضیدان و فیلسوف نامدار انگلیسی بود.[۴]

پس از بازگشت مشاغل چندی را در وزارت فرهنگ عهده‌دار شد. در سال ۱۳۲۸ به سمت ریاست ادارهٔ آموزش متوسطه و سپس به سمت ریاست ادارهٔ کل تعلیمات عالیه منصوب شد، و در سال ۱۳۳۰ سمت مدیر کل وزارت فرهنگ، و در سال ۱۳۳۱ مقام معاونت فنی وزارت فرهنگ را یافت.

دکتر غلامحسین مصاحب در سال ۱۳۳۵ عهده‌دار طرح‌ریزی و سرپرستی دایرةالمعارف فارسی شد و تا ۱۳۵۰ که آن مسئولیت را به عهده داشت، بر ترجمه و تألیف کلیهٔ مقالات دایرةالمعارف نظارت داشت. دایرةالمعارف فارسی نخستین دایرةالمعارف عمومی در زبان فارسی است، که بر اساس شیوه‌های نوین دانشنامه‌نویسی تهیه شده است[۵] و مشهورترین فعالیت و دستاورد غلامحسین مصاحب به شمار می‌آید.

در سال ۱۳۴۰ به تدریس در بخش ریاضی دانشسرای عالی پرداخت و سال ۱۳۴۲ درجهٔ استادی یافت. دکتر غلامحسین مصاحب در مهر ۱۳۴۵ را در دانشسرای عالی (بعداً دانشگاه تربیت معلم) با مجوز شورای مرکزی دانشگاه‌ها تأسیس کرد. هدف این مؤسسه تربیت مدرسان ریاضی برای دانشگاه‌های کشور بود، و با کوشش‌های مداوم دکتر مصاحب ۷۰ نفر مدرس ریاضی دانشگاهی در آن مؤسسه تربیت شدند، و نیز کتابخانهٔ تخصصی مؤسسهٔ ریاضیات در کشور بی‌نظیر بود. مؤسسهً ریاضیات از سال ۱۳۶۳ با ضوابط جدید به پذیرش دانشجو برای دوره‌های عالی ریاضی پرداخت، و درسال ۱۳۷۶ مؤسسهٔ ریاضیات به مؤسسه تحقیقات ریاضی دکتر غلامحسین مصاحب تغییر نام یافت. [۶] دکتر غلامحسین مصاحب در ۲۱ مهر ۱۳۵۸ در تهران درگذشت. دو فرزند با نام‌های «شاهکار» و «نامدار» دارد[نیازمند منبع].

او فرزند سید محمد محقق داماد و نوهٔ دختری حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی (بنیان‌گذار حوزهٔ علمیهٔ قم) است. وی استاد دانشکدهٔ حقوق دانشگاه شهید بهشتی و استاد مدرسه عالی شهید مطهری, عضو فرهنگستان علوم ایران و استاد کرسی فقه و حقوق و فلسفه است. او با دختر استاد خود میرزا هاشم آملی (خواهر علی، صادق و محمد جواد لاریجانی) ازدواج کرده‌است.[۱] و از ایشان ۵ فرزند دارد سه دختر و دو پسر.[۲] سه دختر او عبارت‌اند از مریم السادات محقق (دکتری حقوق – وکیل دادگستری) صدیقه محقق (لیسانس ادبیات – فوق لیسانس زبان) زهرا محقق (دکتر مدیریت صنعتی از دانشگاه مری لند (آمریکا)).[۳]

 

تحصیلات و سمت‌ها

محقق داماد در ۱۳۲۴ شمسی در قم به دنیا آمد. علوم دینی را نزد استادان بزرگ حوزهٔ علمیهٔ قم فرا گرفت و علاوه بر آن در دانشگاه تهران به تحصیل حقوق و فلسفهٔ اسلامی پرداخت و به اخذ درجهٔ فوق لیسانس در هر دو رشته نائل گردید. او در حوزه موفق شد در سال ۱۳۴۸، از علما و مراجع وقت، درجة «مجتهد» کسب کند. عمدة دورة علوم عقلی و حکمت اسلامی را نزد استاد مرتضی مطهری و فقه و اصول تحلیلی را نزد آیات عظام، آملی لاریجانی و دایی‌اش مرتضی حائری یزدی آموخت. وی، مطالعه و تحصیل در رشتهٔ حقوق را پی‌گرفت سپس برای اخذ درجة دکترا در سال ۱۹۸۸، در بخش حقوق بین‌الملل به دانشگاه فرانسوی زبان لوون بلژیک وارد شد و در سال ۱۹۹۵ موفق به اخذ درجة علمی Ph.d شد.[۴]

دکتر محقق داماد پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی در سمت‌های گوناگون اجرائی، قضایی و فرهنگی ایفای نقش کرده‌است، از جمله مدت‌ها ریاست سازمان بازرسی کل کشور را عهده‌دار بود و اینک به عنوان استاد و رئیس گروه حقوق دانشگاه، رئیس گروه علوم و معارف اسلامی فرهنگستان علوم ایران، ریاست گروه حقوق ، عضو هیئت داوران دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، سردبیر فصلنامهٔ فرهنگستان علوم و... به خدمات علمی و فرهنگی ادامه می‌دهد.

وی علاوه بر بهره‌گیری از دو نظام آموزشی حوزه و دانشگاه، به‌زبانهای عربی، انگلیسی مسلط و با زبان فرانسه آشنایی دارد.

 

کریم مجتهدی (زادهٔ ۱۳۰۹) استاد فلسفه در دانشگاه تهران است. او سهم به‌سزایی در رشد پژوهش‌های فلسفی در ایران داشته‌است. او عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است. او در همایش چهره‌های ماندگار ایران به عنوان چهره ماندگار فلسفه انتخاب شده‌است.

عبدالله نصری دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی و از شاگردان معروف علامه جعفری می‌باشد. او همچنین از محضر اساتیدی چون فردید و مهدی حائری یزدی هم استفاده کرده است

محمد ضیمران (متولد ۱۳۲۶، اصفهان)، فیلسوف ایرانی و عضو گروه فلسفه فرهنگستان هنر ایران است. پژوهش‌های او عمدتاً در حوزه فلسفه هنر است. نام خانوادگی او گاهی به اشتباه «ضمیران» نوشته می‌شود.

نصرالله حکمت فیلسوف ایرانی و استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی است.

وی، ابتدا تحصیلات خود را در علوم حوزوی تا سطح خارج فقه و اصول (در سال۱۳۵۸) بپایان برد. وی باقی ماندن در این سطح را جایز ندانست و در مقطع کارشناسی رشته فلسفه دانشگاه تهران پذیرفته شد. او مراتب علمی را به ترتیب تا دکتری در دانشگاه مذکور به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۷۳ موفق به اخذ مدرک دکتری رشته فلسفه از دانشگاه تهران شد..

دیدگاه ها

نصرالله حکمت با نگرشی نو نسبت به فلسفهٔ اسلامی که حوزهٔ تخصّصی او می‌باشد و با تأکید بر فلاسفه‌ای چون فارابی، عامری نیشابوری، ابن سینا، شیخ اشراق و ابن عربی تقسیم بندی‌های موجود در تاریخ فلسفهٔ اسلامی مبنی بر مشائی یا اشراقی بودن فلاسفهٔ اسلامی را قبول ندارد و به طور کل فلاسفهٔ ایرانی-اسلامی را دارای روشی کاملا جدا از فلسفهٔ یونان می‌داند.
نصرالله حکمت با تأکید بر وجود شناسی که معتقد است فارابی و ابن سینا آن را آغاز کرده‌اند موجود شناسی یونانی که در تفکّر ارسطو وجود دارد را ناکارامد می‌داند. او بر این نکته تأکید می‌کند که یکی از تمایزات اصلی اصلی فلسفهٔ اسلامی و فلسفهٔ یونان در مسألهٔ وجود است؛چنانچه در فلسفهٔ ارسطو تصوّری از وجود نیست و وجود نمی‌تواند محمول باشد. این نکته که حکمت آن را از مهمترین وجوه تمایز فلسفهٔ اسلامی با یونان می‌داند در آثار وی به دقّت به آن پرداخته شده‌است.
وی به طور جدی به نقد منطق ارسطویی می‌پردازد و آن را موجب انجماد فلسفه می‌داند و در تفکّرش با تعاریفی که ارسطو برای اشیاء بکار می‌برد مخالفت می‌کند و آن را پاسخی مبهم و اعدام پرسش می‌داند. او با توجّه به این که رفته رفته منطق از فلسفه عبور کرده(خصوصا در سنّت اشراقی) و به مباحث اصولی و کلامی کشیده شده‌است راه تداوم و پویایی فلسفه زا نقد منطق می‌داند و در آثار خود نیز به آن پرداخته‌است.
از دیگر دیدگاه‌های وی می‌توان به نقّادی عقل محض اشاره کرد که البته حکمت در روشی جدا از روش کانتی و به تبعیّت از فلاسفهٔ ایرانی-اسلامی که وی معتقد است در فلسفهٔ خود به نقّادی عقل پرداخته‌اند می‌پردازد و در حیطهٔ ایمانی نیز روشی ضدّ عقلی اتّخاذ نمی‌کند و عقل و سلوک را در کنار یکدیگر می‌داند، او چنین می‌گوید که وظیفهٔ اصلی فلسفه طرح پرسش است و در ادامه باید به ایمان و عرفان تمسّک جست.
نصرالله حکمت در بارهٔ انجماد فلسفه در عصر حاضر می‌گوید:فلسفه قداست پیدا کرده و منجمد شده و رابطه اش با مسائل قطع شده‌است. فلسفه، اگر از حالت قداست خارج شود و به طرح پرسش و تأمل درباره پرسش‌ها تبدیل شود، طبعاً با پرسش‌های امروز ما هم ارتباط برقرار می‌کند. پس اگر ما بخواهیم این انجمادها را بشکنیم و فلسفه را به دنیای امروزمان و مشکلات آن برگردانیم، باید حوزه‌اش را از حوزه دیانت خارج کنیم و آن را به عنوان امری که متعلق به تعقل و تفکر بشر است، در نظر بگیریم. وی معتقد است که ما نیازمند بحث مسأله‌شناسی هستیم. باید بدانیم که مسأله روز یعنی چه؟ آیا امروز مسأله‌ای داریم که پیشینه نداشته باشد؟

آثار حکمت به دو بخش اصلی تقسیم می‌شوند؛بخشی دیدگاه‌های فلسفی خود اوست مانند ((تأمّلی در تاریخ فلسفهٔ عقل)) و ((مسأله چیست)) و بخشی دیگر نیز شرح؛توضیح و بیان دیدگاه‌های فلاسفهٔ اسلامی که بخش اعظم کتای‌ها و مقالات وی را تشکیل می‌دهد.



:: موضوعات مرتبط: مطالب فلسفی , ,
:: برچسب‌ها: نراقی , شوستری , مصاحب , وکیل , دادگستری , ,

تعداد صفحات : 124
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 124 صفحه بعد


اگر که سن را عروس بدانیم و اندیشه را داماد این زفاف را اویی می شناسد که حافظ را بستاید (گوته)

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

RSS

Powered By
loxblog.Com