سمبل پریشان حالی است
چشمه
در سرزمینی مهجور .
آب نماد ادراک است در وادی دل .
چشمان تشنه
دستان ملتمس
بیداد می کند شوق
در اندیشه های دور .
بیدار است شهروجود
دیدگان را نور میزند
تماشایی ست
قطرات باران
در انحنای بی پایان سراب
در پناه دستان
:: موضوعات مرتبط:
اشعار شاعران ,
,
:: برچسبها:
رضایی ,
حمید ,
,