عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
شعر "قتلگاه خیال « غزل »" از شاعر "محمد ترکمان(پژواره)"
به گور ســــرد خیالم بیــــا و اشک بنوش به آرزوی محالم بیـــــــــا و اشک بنوش دلت اگرکه هوای شــــــــراب خونین کرد به شام تیره ی حالم بیــــــا و اشک بنوش سراغی از من و بیتــــــابی ام نمی گیری به لحظه های زوالم بیـــــا و اشک بنوش کنار چشمه ی جوشان عشــق و ساده دلی شکسته اند دوبالم! بیـــــــا و اشک بنوش دمی کنار تو شـــــــــــاید حرام بود به من دلت نکرد حلالم؟ بیــــــــا و اشک بنوش به بزم دل خوشی ام جای تو چه خالی بود به قتلگاه خیالم بیـــــــــــا و اشک بنـوش!... * * * * *
مطالب مرتبط با این پست :
کد را وارد نمایید:
RSS